وقتی صحبت از پیمودن فراز و نشیبهای زندگی زناشویی میشود، به نظر میرسد همه، از عمه ادنای عجیب و غریب شما گرفته تا شخصیتهای محبوب فرهنگ پاپ، مشتاقند نصیحتهای خود را ارائه دهند.
برای مثال، عمه ادنا همیشه میگوید: «هرگز با عصبانیت به رختخواب نرو»، در حالی که شخصیت مورد علاقهتان در سریالها اصرار دارد که یک حرکت بزرگ همه چیز را حل میکند. با این حال، چنین توصیههایی اغلب نکات مهمی را نادیده میگیرند و در نهایت باعث سردرگمی و ایجاد انتظارات غیرواقعی میشوند.
همه راهنماییها مفید نیستند. تشخیص اینکه کدام توصیهها را نادیده بگیرید، برای حفظ یک رابطه سالم و واقعی بسیار مهم است. در این مقاله از مرکز روانشناسی شادان، برخی از رایجترین توصیههای نادرست درباره ازدواج را بررسی میکنیم که بهتر است از آنها دوری کنید تا درک بهتری از رابطه خود داشته باشید و مشارکتی انعطافپذیرتر و قویتر ایجاد کنید.
25 توصیه بد ازدواج که نباید از آنها پیروی کنید
ازدواج سفری پر از یادگیری و رشد است، با این حال اغلب با پیشنهادهای خوب اما در نهایت بی فایده پوشیده می شود. درک اینکه کدام نصیحت باید نادیده گرفته شود می تواند به هدایت بهتر این رابطه پیچیده کمک کند.
در اینجا نگاهی عمیق تر به این است که چرا برخی از توصیه های رایج ازدواج بد ممکن است بیشتر از اینکه مفید باشد ضرر داشته باشد.
۱. چرا نباید توصیه «هرگز با عصبانیت به رختخواب نروید» را دنبال کنید:
اجبار به حل سریع اختلافات در زمانی که خسته یا احساساتی هستید، ممکن است به توافقات عجولانه یا غیرصادقانه منجر شود. این کار حتی میتواند درگیریها را تشدید کند، به جای اینکه زمان لازم برای آرام شدن و تفکر منطقی را فراهم کند.
به جای آن چه باید کرد:
در صورت نیاز، به خود و شریکزندگیتان زمان بدهید تا آرام شوید. اشکالی ندارد که روی یک موضوع بخوابید و صبح، زمانی که هر دو طرف آرامتر و متمرکزتر هستید، در مورد آن صحبت کنید. این رویکرد میتواند به بحثهای سالمتر و سازندهتر منجر شود.
۲. چرا نباید انتظار داشته باشید همسرتان «همه چیز شما باشد»:
انتظار از همسرتان برای ایفای نقشهای مختلف مانند بهترین دوست، محرم راز، معشوق و حتی درمانگر، فشار زیادی بر رابطه وارد میکند. مطالعات نشان دادهاند زوجهایی که دوستیهای فردی قوی با افراد خارج از رابطه زناشویی خود دارند، ازدواجهای شادتر و موفقتری را تجربه میکنند.
به جای آن چه باید کرد:
یک زندگی متعادل با علایق، دوستیها و شبکههای حمایتی خارج از ازدواج ایجاد کنید. این تنوع نه تنها رشد شخصی شما را تقویت میکند، بلکه به رابطه زناشویی نیز عمق بیشتری میبخشد. اتکای صرف به یک نفر میتواند مشکلات بزرگی در رابطه ایجاد کند.
30 سوالی که باید قبل از ازدواج بپرسید؟!
۳. چرا نباید از مشاجره به خاطر «حفظ صلح» بپرهیزید:
در حالی که مشاجره مداوم میتواند ناسالم باشد، اجتناب کامل از درگیری نیز راهحل مناسبی نیست. اختلافنظرهای سازنده میتوانند به درک بهتر و احترام متقابل منجر شوند. تحقیقات نشان میدهند که کلید یک رابطه شاد، اجتناب از مشکلات نیست، بلکه پرداختن سازنده به آنهاست.
به جای آن چه باید کرد:
به اختلافات به عنوان فرصتهایی برای رشد نگاه کنید. سعی کنید دیدگاه شریکزندگیتان را درک کنید و بهطور آشکار و سازنده با او ارتباط برقرار کنید. پرداختن به مسائل در زمان مناسب از ایجاد رنجشهای عمیقتر جلوگیری میکند و به حل واقعی مشکلات کمک میکند.
8 تا از رایجترین مشکلات ازدواج
۴. چرا نباید باور کنید «اگر با فرد مناسبی باشید، ازدواج همیشه آسان است»:
این باور یک انتظار غیرواقعبینانه ایجاد میکند که عشق به تنهایی میتواند همه چالشها را حل کند. در واقعیت، همه ازدواجها با فراز و نشیبهایی همراه هستند، و تلاش مشترک برای عبور از این مشکلات است که رابطه را تقویت میکند. تلاش و تعهد لازمه هر رابطهای است، حتی اگر زوجها بسیار سازگار باشند. اعتقاد به اینکه همه چیز باید آسان باشد، میتواند منجر به ناامیدی و نارضایتی شود.
به جای آن چه باید کرد:
بپذیرید که هر رابطهای چالشهای خود را دارد. به جای فرار از مشکلات، متعهد شوید که با همکاری یکدیگر از این چالشها عبور کنید و از آنها به عنوان فرصتی برای تقویت پیوند عاطفی خود استفاده نمایید.
12 نکته برای شروع موفق ازدواجی که به طلاق ختم نمی شود
۵. چرا نباید مشکلات را فقط بین خود نگه دارید:
در حالی که حفظ حریم خصوصی رابطه مهم است، منزوی کردن خود و عدم درخواست کمک در مواقع لازم میتواند آسیبزا باشد. افراد قابل اعتماد، مانند دوستان، خانواده یا متخصصان، میتوانند حمایت و مشاورههای ارزشمندی ارائه دهند که در عبور از دوران سخت بسیار مفید است. این توصیه نادرست میتواند مشکلات را تشدید کند، به جای اینکه آنها را حل کند.
به جای آن چه باید کرد:
تشخیص دهید که چه زمانی نیاز به کمک خارجی دارید. از دوستان، خانواده یا متخصصان مورد اعتماد برای دریافت مشاوره و دیدگاههای جدید استفاده کنید. این کار میتواند به شما کمک کند تا راهحلهای موثرتری پیدا کنید.
۶. چرا نباید باور کنید «برای تحکیم ازدواج باید بچه دار شوید»:
آوردن فرزند به دنیا با این تصور که مشکلات زناشویی را حل میکند، هم برای کودک و هم برای رابطه ناعادلانه است. فرزندان میتوانند استرسهای اضافی به همراه داشته باشند و یک تعهد مادامالعمر هستند. زوجها باید قبل از تصمیمگیری برای گسترش خانواده، روی تقویت رابطه خود کار کنند. این باور یکی از مضرترین توصیههایی است که به زوجها داده میشود.
به جای آن چه باید کرد:
مشکلات زناشویی را مستقیماً با شریکزندگیتان حل کنید. تنها زمانی به فکر گسترش خانواده باشید که هر دو طرف احساس ثبات و حمایت کافی در رابطه داشته باشید. این رویکرد به شما کمک میکند تا رابطهای قویتر و پایدارتر بسازید.
چگونه کودکان و نوجوانان را از آسیب درگیریهای زناشویی دور نگه داریم؟
۷. چرا نباید همیشه ۱۰۰٪ صادق باشید:
صداقت مطلق بدون در نظر گرفتن شرایط و احساسات طرف مقابل میتواند آسیبزا باشد. در حالی که صداقت یک ارزش مهم است، نحوه بیان و زمانبندی آن نیز اهمیت زیادی دارد. گاهی اوقات، جملهبندی و انتخاب زمان مناسب میتواند تفاوت بزرگی در نحوه دریافت و پردازش پیامها ایجاد کند. پایبندی شدید به این توصیه ممکن است به جای حل مشکلات، باعث ایجاد تنشهای بیشتر شود.
به جای آن چه باید کرد:
صداقت متفکرانه را تمرین کنید. احساسات و افکار خود را با احترام و در زمان مناسب بیان کنید و همیشه تأثیر کلمات خود بر شریکزندگیتان را در نظر بگیرید. این رویکرد به حفظ اعتماد و احترام متقابل کمک میکند.
۸. چرا نباید باور کنید «بچهها همیشه اول هستند»:
در حالی که نیازهای کودکان اغلب به توجه فوری نیاز دارند، اولویت دادن مداوم به آنها نسبت به رابطه زناشویی میتواند به مرور زمان باعث نارضایتی و فاصله عاطفی بین زوجها شود. ایجاد تعادل بین نقش والدینی و حفظ یک رابطه زناشویی سالم برای رفاه کل خانواده ضروری است.
به جای آن چه باید کرد:
برای ایجاد تعادل تلاش کنید؛ هم نیازهای فرزندان و هم سلامت رابطه زناشویی خود را در اولویت قرار دهید. مطمئن شوید که به طور منظم زمان باکیفیتی را به عنوان یک زوج سپری میکنید تا ارتباط عاطفی خود را حفظ کنید.
چه کسی در طلاق ضرر بیشتری میکند؟
۹. چرا نباید باور کنید «باید برای کسی که دوستش دارید تغییر کنید»:
روابط سالم شامل رشد و انطباق است، اما این به معنای از دست دادن هویت اصلی خود یا تغییر ویژگیهای اساسیتان برای رضایت شریکزندگیتان نیست. یک شریک حامی شما را به خاطر آنچه هستید دوست خواهد داشت، نه آنچه میخواهد شما باشید. تغییرات اجباری میتوانند در بلندمدت باعث ناراحتی و رنجش شوند.
به جای آن چه باید کرد:
از رشد و اهداف شخصی یکدیگر حمایت کنید، اما به خود اصلیتان وفادار بمانید. تغییرات باید خودانگیخته و برای هر دو طرف مفید باشد. یک رابطه سالم بر پایه پذیرش و احترام متقابل است، نه تغییرات اجباری.
چگونه با خیانت در رابطه مقابله کنیم؟
۱۰. چرا نباید باور کنید «زندگی جنسی شما به هر حال محو خواهد شد»:
پذیرفتن این باور که صمیمیت جنسی به مرور زمان کاهش مییابد، میتواند به یک پیشگویی خودشکوفایی منجر شود. در واقع، یک زندگی جنسی رضایتبخش نیاز به تلاش و ارتباط مستمر دارد، بهویژه با تکامل رابطه در طول زمان. زنده نگه داشتن صمیمیت جنسی برای یک رابطه طولانیمدت نه تنها ممکن است، بلکه برای تقویت پیوند عاطفی بسیار مفید است.
به جای آن چه باید کرد:
فعالانه برای حفظ و تقویت صمیمیت جنسی تلاش کنید. در مورد نیازها و خواستههای خود با شریکزندگیتان صحبت کنید، برای یکدیگر وقت بگذارید و با خلاقیت و تلاش متقابل، ارتباط عاشقانه و فیزیکی را زنده نگه دارید.
۱۱. چرا نباید باور کنید «در مورد روابط گذشته صحبت نکنید»:
بحث در مورد روابط گذشته تنها به معنای سکونت در گذشته نیست، بلکه میتواند به درک بهتر تاریخچه و تجربیات یکدیگر کمک کند. این گفتگوها میتوانند زمینهای ارزشمند برای درک رفتارهای فعلی و محرکهای عاطفی فراهم کنند. صراحت در این زمینه اعتماد را تقویت میکند و از سوءتفاهمها جلوگیری میکند، همچنین بینشهایی درباره نحوه حمایت بهتر از یکدیگر ارائه میدهد.
به جای آن چه باید کرد:
گفتگوهای باز و صادقانه درباره تجربیات گذشته را تشویق کنید. این کار میتواند درک و همدلی متقابل را افزایش دهد و به هر دو طرف کمک کند تا از گذشته یکدیگر درس بگیرند. این رویکرد به ایجاد پایهای محکمتر برای رابطه فعلی کمک میکند و از بروز درگیریهای مکرر جلوگیری مینماید.
۱۲. چرا نباید باور کنید «یک ازدواج موفق نیازی به نگهداری ندارد»:
یک ازدواج موفق، مانند یک باغ زیبا، نیاز به توجه و مراقبت مداوم دارد. این رابطه از طریق تلاشهای متقابل در ارتباط، درک و محبت رشد میکند. نادیده گرفتن نیاز به پرورش مداوم رابطه میتواند منجر به فاصله عاطفی و قطع ارتباط شود.
به جای آن چه باید کرد:
فعالانه روی رابطه خود سرمایهگذاری کنید. با ارتباط منظم، قرارهای عاشقانه، حمایت متقابل و انجام فعالیتهای مشترک، رابطه خود را تقویت کنید. ازدواج را مانند یک موجود زنده در نظر بگیرید که برای رشد و شکوفایی نیاز به مراقبت و توجه دارد.
وقتی همسرم همیشه عصبانی و ناراضی است چه کنم؟
۱۳. چرا نباید باور کنید «شما نباید به زمان جدایی نیاز داشته باشید»:
گذراندن زمان جدا از هم برای دنبال کردن علایق شخصی یا شارژ مجدد انرژی، هم برای افراد و هم برای رابطه سالم است. این استقلال، رشد شخصی را تقویت میکند و هر یک از طرفین میتوانند تجربیات خود را به رابطه بازگردانند تا آن را غنیتر کنند.
به جای آن چه باید کرد:
از یکدیگر در پیگیری سرگرمیهای فردی، گذراندن وقت با دوستان یا داشتن اوقات تنهایی حمایت کنید. این استقلال نه تنها رشد شخصی هر یک از طرفین را تقویت میکند، بلکه میتواند رابطه را نیز عمیقتر و پویاتر کند.
۱۴. چرا نباید باور کنید «ازدواج فقط عشق است»:
در حالی که عشق یک عنصر کلیدی در ازدواج است، ازدواجهای موفق به عناصر دیگری مانند احترام، اعتماد و تعهد نیز وابسته هستند. این عناصر پایهای قوی ایجاد میکنند که میتواند زوجها را در مواجهه با چالشها و تغییرات زندگی حمایت کند. نادیده گرفتن این جنبهها میتواند رابطه را شکننده کند.
به جای آن چه باید کرد:
رابطه خود را بر پایههای متعددی مانند اعتماد، احترام، دوستی و اهداف مشترک بنا کنید. عشق مهم است، اما ترکیبی از عناصر مختلف است که یک رابطه طولانیمدت را پایدار و موفق میکند.
۱۵. چرا نباید باور کنید «زوجدرمانی به معنای شکست ازدواج شماست»:
جستوجوی زوجدرمانی در واقع نشانهای از تعهد به بهبود رابطه است، نه شکست. این روش میتواند ارتباطات را تقویت کند، تعارضات را حل نماید و صمیمیت عاطفی را تجدید کند. در نظر گرفتن زوجدرمانی به عنوان آخرین راهحل، ممکن است باعث شود مشکلات کوچک به مسائل بزرگتری تبدیل شوند.
به جای آن چه باید کرد:
زوجدرمانی را به عنوان ابزاری برای تقویت رابطه خود ببینید. قبل از بحرانی شدن مشکلات، به دنبال مشاوره باشید تا ارتباطات خود را بهبود بخشید، تعارضات را حل کنید و درک متقابل را عمیقتر نمایید.
۱۶. چرا نباید باور کنید «فداکاری نشانه عشق واقعی است»:
در حالی که سازش بخشی ضروری از هر رابطه است، فداکاری مداوم و یکطرفه میتواند منجر به رنجش و از دست دادن هویت فردی شود. یک رابطه سالم باید زندگی شما را غنیتر کند، نه اینکه شما را مجبور به کنار گذاشتن جنبههای اساسی وجودتان کند.
به جای آن چه باید کرد:
به دنبال تعادل و رابطه متقابل باشید. انتظارات و مرزهای خود را بهطور آشکار بیان کنید و برای مصالحههایی تلاش کنید که نیازها و خواستههای هر دو طرف را در نظر بگیرند. این رویکرد به ایجاد رابطهای سالم و پایدار کمک میکند.
17.امتیاز را حفظ کنید تا همه چیز منصفانه باشد
حفظ امتیاز در مورد اینکه چه کسی در ازدواج چه کاری انجام می دهد می تواند به جای همکاری منجر به رقابت شود. یک رویکرد سالم تر، تلاش برای تعادل و قدردانی از مشارکت یکدیگر است، با درک این که گاهی ممکن است یکی بیشتر از دیگری ارائه دهد. بنابراین، ترویج امتیازبندی توصیه بدی برای ازدواج است.
- چرا از آن پیروی نکنید: امتیازدهی می تواند رابطه را به یک شراکت رقابتی و نه مشارکتی تبدیل کند که منجر به رنجش و فقدان مهربانی و سخاوت واقعی بین شرکا شود.
- به جای آن چه باید کرد: محیطی از کار گروهی را ایجاد کنید که در آن هر دو شریک با توجه به توانایی ها و شرایط خود، بدون حفظ امتیاز، به رابطه کمک کنند. از تلاش های یکدیگر قدردانی کنید و با هم در جهت اهداف مشترک تلاش کنید.
18.همسرتان باید بدون اینکه شما بگویید به چه چیزی نیاز دارید، بداند
انتظار اینکه همسرتان ذهن شما را بخواند، هر دوی شما را ناامید می کند. ارتباط شفاف و صادقانه در مورد نیازها و انتظارات، درک و صمیمیت را تقویت می کند. این باعث می شود این ایده که شریک زندگی شما باید همیشه نیازهای شما را بدون مشاوره عروسی بد درک کند.
مراحل مشاوره زوجین در روانشناسی
- چرا از آن پیروی نکنیم: این انتظار هر دو شریک را در معرض شکست قرار میدهد و زمانی که نیازها به طور جادویی برآورده نمیشوند، منجر به ناامیدی و ناامیدی میشود. اهمیت ارتباط باز و صادقانه در یک رابطه سالم را تضعیف می کند.
- به جای آن چه باید کرد: ارتباط شفاف و دلسوزانه در مورد نیازها، خواسته ها و احساسات خود را تمرین کنید. فضای امنی ایجاد کنید که در آن هر دو طرف احساس راحتی کنند و بدون قضاوت خود را ابراز کنند.
19.مخالفان جذب می شوند و همیشه شاد زندگی می کنند
در حالی که تفاوتها میتوانند مکمل یکدیگر باشند، ارزشهای اصلی و اهداف زندگی باید برای سازگاری طولانیمدت همسو باشند. دیدگاه های مشترک در مورد جنبه های مهمی مانند خانواده، امور مالی و رشد شخصی اغلب پایه و اساس روابط پایدار را تشکیل می دهند. تبلیغ این افسانه که تضادهای آشکار بهترین شرکا را می سازد، توصیه بدی برای ازدواج است.
- چرا آن را دنبال نکنیم: تنها با تکیه بر هیجان تفاوتها میتوان اهمیت ارزشها و اهداف مشترک را که برای ثبات و رضایت درازمدت رابطه حیاتی هستند، نادیده گرفت.
- به جای آن چه باید کرد: تفاوت ها را بپذیرید و جشن بگیرید و در عین حال اطمینان حاصل کنید که ارزش های کلیدی و اهداف زندگی را به اشتراک می گذارید. روی درک اینکه چگونه ویژگی های متضاد شما می توانند یکدیگر را به روش های مثبت تکمیل کنند کار کنید.
20.برای حفظ آرامش از صحبت در مورد پول بپرهیزید
پول منبع متداول درگیری در ازدواج است، بنابراین مهم است که در مورد موقعیت ها و اهداف مالی گفتگوهای باز و صادقانه داشته باشید. این از سوء تفاهم جلوگیری می کند و به هر دو شریک کمک می کند تا در جهت اهداف مالی مشترک با یکدیگر همکاری کنند. توصیه به زوجها برای دوری از این بحثها توصیههای بد ازدواج است.
- چرا آن را رعایت نکنید: اجتناب از بحث های مالی می تواند منجر به سوء مدیریت مالی، بدهی های غیرمنتظره یا اختلاف نظر در مورد خرج کردن و پس انداز شود که از عوامل اصلی استرس و طلاق در ازدواج هستند.
- به جای آن چه باید کرد: به طور منظم در بحث های باز در مورد امور مالی، از جمله بودجه، پس انداز و هزینه شرکت کنید. برای اهداف و چالش های مالی با هم برنامه ریزی کنید تا اطمینان حاصل کنید که هر دو شریک به طور مساوی آگاه و درگیر هستند.
18 توصیه یک مرد مطلقه برای ازدواج
21.فقط یک نفر باید امور مالی را اداره کند
مشارکت در تصمیم گیری های مالی باید متقابل باشد تا اطمینان حاصل شود که هر دو شریک در قبال سلامت اقتصادی خانواده مطلع و مسئول هستند. این همچنین اعتماد و برابری را در رابطه تقویت می کند. بنابراین، پیشنهاد اینکه فقط یک شریک باید امور مالی را مدیریت کند، توصیه بد ازدواج است.
- چرا آن را رعایت نکنید: این می تواند عدم تعادل قدرت ایجاد کند و شریک دیگر را آسیب پذیر و از وضعیت مالی خود بی اطلاع بگذارد، که می تواند منجر به مشکلات قابل توجهی شود، به خصوص اگر شریک مدیریت ناتوان شود یا رابطه به پایان برسد.
- به جای آن چه باید کرد: مسئولیت مدیریت امور مالی را به اشتراک بگذارید. این می تواند شامل تصمیم گیری مشترک، بررسی های مالی منظم و اطمینان از اینکه هر دو شریک از تصویر کلی مالی خود درک دارند، باشد.
22.شما باید همه سرگرمی ها و علایق را به اشتراک بگذارید
در حالی که اشتراک برخی از علایق می تواند پیوندها را تقویت کند، داشتن سرگرمی های فردی به همان اندازه مهم است. باعث رشد شخصی می شود و بینش ها و انرژی های جدیدی را به رابطه می آورد و آن را غنی می کند. اعلام این که زوج ها باید همه سرگرمی های خود را به اشتراک بگذارند، توصیه بدی برای ازدواج است زیرا رشد شخصی را محدود می کند.
- چرا آن را دنبال نکنید: اجبار کردن به علایق مشترک میتواند منجر به رنجش و فقدان لذت واقعی و رضایت شخصی شود. همچنین میتواند رشد فردی را خفه کند، که برای آوردن انرژی و دیدگاههای جدید به رابطه حیاتی است.
- در عوض چه باید کرد: به علایق فردی یکدیگر احترام بگذارید و از آنها حمایت کنید و در عین حال فعالیت های مشترکی را پیدا کنید که هر دو از آنها لذت می برند. این تعادل می تواند رضایت شخصی را افزایش دهد و انرژی تازه ای را به رابطه وارد کند.
23.یک لحظه عالی برای تصمیم گیری های مهم مانند کودکان یا خرید خانه وجود دارد
انتظار بی نهایت برای “زمان مناسب” می تواند منجر به از دست رفتن فرصت های زندگی شود. در حالی که برنامه ریزی متفکرانه مهم است، انعطاف پذیری و تمایل به انطباق با شرایط برای اتخاذ تصمیمات مهم زندگی مشترک ضروری است. بنابراین، این ایده نشان دهنده توصیه بد ازدواج است.
- چرا آن را دنبال نکنید: انتظار برای لحظه عالی می تواند به تعویق دائمی منجر شود، که ممکن است باعث شود زوج ها تجربیات مهم زندگی را از دست بدهند یا باعث پشیمانی از اقدام نکردن زودتر شوند.
- به جای آن چه باید کرد: تصمیمات مهم زندگی را آشکارا بحث کنید و به جای انتظار برای زمان ایده آل، بر اساس شرایط فعلی و آمادگی متقابل برنامه ریزی کنید. با تغییر زندگی سازگار و انعطاف پذیر باشید.
24.اگر قرار باشد به طور طبیعی انجام شود
یک رابطه پایدار و کامل مستلزم تلاش و مشارکت فعال هر دو طرف است. اتکای صرف به سرنوشت بدون انجام کار می تواند منجر به غفلت و نارضایتی در ازدواج شود. این تصور توصیه بدی برای ازدواج است، زیرا نقش فعالی را که زوج ها باید در موفقیت رابطه خود ایفا کنند، تضعیف می کند.
- چرا از آن پیروی نکنید: این رویکرد انفعالی می تواند منجر به غفلت از رسیدگی به مسائل ضروری در رابطه، تقویت احساس امنیت کاذب و منجر به بحران های بالقوه ای شود که می توانست با تلاش پیشگیرانه از آن جلوگیری کرد.
- در عوض چه باید کرد: نقش فعالی در پرورش و تقویت رابطه داشته باشید. بدانید که برای غلبه بر چالش ها و اطمینان از شکوفایی رابطه، تلاش و تعهد لازم است.
سلامت روان در طول درگیری های جهانی
25.یک عروسی باشکوه زمینه را برای یک ازدواج موفق فراهم می کند
عروسی جشن عشق است، اما تازه آغاز آن چیزی است که می تواند یک سفر پیچیده باشد. قدرت ازدواج در تلاشها و انتخابهای روزانه نهفته است که مدتها پس از پایان جشنها انجام میشود.
بهترین فاصله سنی برای یک رابطه موفق
اعتقاد به اینکه یک عروسی مجلل، موفقیت زناشویی را پیشبینی میکند، توصیه بد عروسی است، تمرکز بیش از حد بر روی رویداد به جای خود ازدواج.
- چرا آن را دنبال نکنید: تمرکز بیش از حد در روز عروسی می تواند منجر به هزینه های بیش از حد و استرس برنامه ریزی شود، به طور بالقوه ازدواج را با فشار مالی و انتظارات برآورده نشده در مورد واقعیت زندگی زناشویی روزانه آغاز کند.
- به جای آن چه باید کرد: بر اهمیت ازدواج فراتر از روز عروسی تمرکز کنید. جشنی را برنامه ریزی کنید که ارزش ها و موقعیت زوجین را منعکس کند و ایجاد یک پایه محکم برای ازدواجی که بسیار فراتر از جشن ها طول بکشد را در اولویت قرار دهید.
توصیه های بد ازدواج چگونه می تواند بر ازدواج تأثیر بگذارد؟
توصیههای نادرست ازدواج میتواند به طور نامحسوس روابط را تضعیف کند و زوجها را به الگوهایی سوق دهد که ممکن است با نیازها یا شرایط واقعی آنها همخوانی نداشته باشد. این خردههای نادرست میتوانند انتظارات را مخدوش کرده و رفتارهای ناسالم را تقویت کنند و در نهایت بر سلامت کلی ازدواج تأثیر بگذارند.
آیا ازدواج میتواند سلامت روان شما را از بین ببرد؟
- سوء تفاهم ها را افزایش می دهد: توصیه های نادرست اغلب منجر به سوءتفاهم و سردرگمی بین شرکا می شود.
- انتظارات غیر واقعی ایجاد می کند: زوج ها ممکن است انتظار کمال یا هماهنگی بی دردسر را داشته باشند که به ندرت قابل دستیابی است.
- باعث استرس غیرضروری می شود: تلاش برای پیروی از توصیه های ناقص می تواند باعث استرس و ناامیدی شود.
- منجر به رنجش می شود: یک یا هر دو شریک ممکن است احساس رنجش کنند اگر معتقد باشند که مطابق با استانداردهای غیر واقعی هستند.
- رشد فردی را کاهش میدهد: تأکید بیش از حد بر برخی ایدهآلهای زناشویی ممکن است رشد شخصی را خفه کند.
- از صمیمیت واقعی جلوگیری میکند: توصیههای سطحی میتواند زوجها را از پرداختن به مسائل عمیقتر باز دارد و مانع از ارتباط واقعی میشود.
- وابستگی را تشویق می کند: اتکای بیش از حد به شریک برای همه نیازها، همانطور که اغلب توصیه می شود، می تواند به پویایی وابستگی ناسالم منجر شود.
یادداشتی از مرکز روانشناسی شادان:
ازدواج یکی از مهمترین و پیچیدهترین روابط انسانی است که نیاز به تلاش، تعهد و درک متقابل دارد. با این حال، بسیاری از توصیهها و باورهای نادرست درباره ازدواج وجود دارند که میتوانند به جای تقویت رابطه، باعث ایجاد تنش و نارضایتی شوند. در این مقاله، ۲۵ توصیه بد ازدواج را بررسی کردیم که بهتر است از آنها دوری کنید. این توصیهها شامل باورهایی مانند «همیشه ۱۰۰٪ صادق باشید»، «بچهها همیشه اول هستند»، «ازدواج فقط عشق است» و بسیاری دیگر میشوند که میتوانند رابطه را تضعیف کنند.
به جای پیروی از این توصیههای نادرست، بهتر است بر ارتباط صادقانه، تعادل، احترام متقابل و رشد فردی و مشترک تمرکز کنید. هر رابطهای چالشهای خود را دارد، اما با تلاش و درک متقابل میتوانید رابطهای سالم و پایدار ایجاد کنید.
اگر شما و شریکزندگیتان با چالشهایی مواجه هستید، به یاد داشته باشید که کمک گرفتن از متخصصان روانشناسی، مانند تیم مجرب مرکز روانشناسی شادان به مدیریت دکتر سید محمود شاهورانی، میتواند به شما در تقویت رابطه و حل تعارضات کمک کند. ازدواج یک سفر مشترک است و با مراقبت و توجه مداوم، میتوانید این سفر را به بهترین شکل ممکن ادامه دهید.
برای اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره تخصصی، میتوانید به وبسایت مرکز روانشناسی شادان مراجعه کنید یا با شمارههای تماس مرکز ارتباط برقرار کنید. یادتان باشد، یک رابطه سالم و شاد، نتیجه تلاش و تعهد هر دو طرف است.